کانون فیلم و عکس

دانشگاه شاهد تهران
  • ۰
  • ۰

"... وآسمان ها را به تسخیر شما درآوردیم"

کریستفر نولان:

من برای تحقیقاتم مستند طوفان شن بزرگ آمریکا در سال 1930 رو دیدم و به این دلیل بود که آن افراد مسن در ابتدای فیلم به صورت کاملن واقعی در حال توصیف صحنه هایی از وقوع طوفان شن (که زمینه ی شکل گیری داستان فریکی برادران نولان است) هستند.

کارگردان : کریستوفر نولان

بازیگران : متیو مک کاناهی ، آن هاتاوی ، جسیکا چستین

آهنگساز : هانس زیمر

 

طبق معمول قبل و بعد از اکران interstellar، فیلم مورده اقبال مردم قرار گرفت مانند باقیه فیلم هایش که در ابتدای اکران جز 40 تا نخست بودند ولی منتقدان در سایت متاکریتیک به آن 77 از 100 دادن و این نشان دهنده ی آن است که هنوز منتقدان به آثار نولان روی خوشی نشان نمی دهند.

البته این بی لطفی فقط از جانب منتقدان نبود ، بلکه از سوی اسکار هم در حق این فیلم جفا شد که حتی نامزد بهترین کارگردانی هم نشد ، بحث در مورده اسکار فراوان است و در این قسمت نمیگنجد چون هدف پرداختن به فیلم نولان است.

داستان فیلم ابتدا روی کره ی زمین میگذرد ولی بعد از اتفاقاتی (که تو فیلم از آن بعنوان gravity  یاد میشود_ با فیلم Gravity اشتباه گرفته نشود _ ) که بر روی زمین میافتد ، تیم ناسا رو بر آن میدارد که تیمی از دانشمندان خود را راهی سفری پرمخاطره  برای پیدا کردن زمینی برای آرامش یافتن انسان  کند.

هاتاوی در مورد علاقه اش به آثار عملی _ تخیلی می گوید:

فیلم مستلزم فراگیری آموزه های علمی زیادی است ، همه ی تیم بجز هاتاوی (دکتر برند) که از همان وقتی که وارد فیلم شد به کیهان شناسی علاقه مند بود و درباره اش اطلاعات   زیادی داشت. او در توصیف دانش خود از این ماجرا می گوید که مثل دانه شن در ساحل کیپ توررن (تئوریسین و فیزیکدان) است.

یکی از جزییات زیرکانه فیلم مربوط به نام کاراکترهای مک کاناهی و هاتاوی است، برند و کوپر اسم دو فضانورد واقعی بوده است. در مورده اسم مک کاناهی که در واقع یک ادای دین به گوردون کوپر و گری هالیوود (گری کوپر) _ که  مردم کوپ صدایش می کردند _  فضانوردان نام آشنای ناسا است و از همین روی شخصیت های interstellar در لابه لای  فیلم مک کاناهی را کوپ خطاب می کردند.

Interstellar به وادی قدم گذاشته بود که Gravity  حتی تلاش خودش رو برای رسیدن به آن نکرده بود:
با وجود تمام شایستگی های فیلم ماجراجویانه  و جسورانه فضایی
Gravity  ، در این قسمت خیلی نرم عمل کرده بود ، برای مثال وقتی ماجرا به مبحث مکانیک مداری می رسد و اتفاقاتی که در مدار زمین می افتند. کل فیلم بر اساس تصادفی جلو می رفت که هیچ وقت نمی تواند اتفاق بیفتد. اما در مورد interstellar حتی معادلات تورن در مورد جلوه های ویژه فیلم پیاده شدند تا مطمئن شوند در فیلم همه چیز همانطور است که باید باشد. جی.ریچارد گات کیهان شناس دانشگاه پرینستون می گوید: کیپ رد پرتویی که از کرم چاله می گذشت محاسبه کرده بود و عقیده داشت که کرم چاله باید چیزی شبیه یک توپ از آیینه باشد. در داستان نولان دقیقا همه چیز طبق همان تئوری به تصویر کشیده شده است.

برخی از سکانس های اکشن فیلم دقیقا تقلیدی از اتفاقات زندگی واقعی هستند:

در بخشی از فیلم ، طرح داستانی interstellar سفینه ای است که در هر دقیقه 67 بار بدور خود می چرخد. سرعتی که می تواند باعث سرگیجه شود و ما کاراکترهای مک کاناهی و هاتاوی را می بینیم که می خواهند مانع خاموشی ایستگاه فضایی شوند.

نمای زیبایی است و می تواند تماشاگران را سرگرم کند ولی مخاطبانی که مطالعاتی در حوزه ی تحقیقات ناسا دارند، که نولان می داند خیلی از مخاطبان فیلمش از این دسته هستند ، آن لحظه برایتان یادآور چرخش جمینی 8 در سال 1966 خواهد بود . فاجعه ای که نزدیک بود جان فضانوردان سفینه ، نیل آرمسترانگ و دیو اسکات را بگیرد. این تداعی تصادفی نیست ، که در نقل قولی از نولان داریم :

"من این بخش را بر اساس داستان جیمینی بعد ها به فیلمنامه اضافه کردم ، آنها ماموریت هایی بودن که ما دائم به آنها رجوع می کردیم."

در interstellar آدم های واقعی هم به تصویر کشیده شده اند:

زندگی از روی سیاره محو شده و دنیا تبدیل به کاسه بزرگ از خاک شده است . نولان در اینجا از تصاویر مستند استفاده می کند و چند ساکن سالخورده زمین را نشان می دهد که به دوربین نگاه می کنند و شرح می دهند که چطور جهان شان تبدیل به بیابانی بی آب و علف شده است. اگر به نظرتان ترسناک می آید باید بدانید که آن بازیگران کاملا می دانند درباره ی چه چیزی حرف می زنند چون بیشترشان بازیگر نیستند. آنها ناجیان واقعی طوفان شن آمریکا در سال 1930 هستند که کن برنز برای مستندی که در سال 2012 ساخت ، با آنها مصاحبه کرده بود. نولان می گوید : من برای تحقیقاتم آن مستند را دیدم و حقیقتش خیلی تکانم داد ، ما نمی توانستیم در فیلم آن را به همان بدی که وجود داشت در بیاوریم.

Interstellar با مذهب و علم برخورد یکسانی دارد:

کاراکتر چستین بیشتر زمان فیلم را در حالت ناراحتی به سر می برد و گاهی اوقات هم خشمگین. اما وقتی پای تخته سیاهش است . روی معادلاتش کار می کند . انگار آرام می شود. چستین می گوید : انگار اعداد از او محافظت می کنند. برایش مثل یک عقده ی روحی است.راهی است که چیزی را حس نکند و اینطوری است که درک می کند علم و دنیای معنوی شبیه هم هستند. نولان در اینکه آن را معنویت مذهبی بخواند تردید به خودش راه نمی دهد و هاتاوی،دانشجوی علوم هم این مسائل را به همین صورت می بیند: ممکن است این نقل قول را خرابش کنم اما من دائم به جمله انیشتین فکر میکنم که علم بدون مذهب نافص است و انگار فلج باشد و مذهب هم بدون علم کور است.

  • ۹۳/۱۲/۱۶
  • دبیر کانون

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی